نهج البلاغه- حکمت 181
وَ قَالَ علیه السلام ثَمَرَهُ التّفرِیطِ النّدَامَهُ وَ ثَمَرَهُ الحَزمِ السّلَامَهُ
و درود خدا بر او، فرمود: حاصل کوتاهی، پشیمانی، و حاصل دوراندیشی، سلامت است .
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “The fruit of carelessness is regret, whereas the fruit of
”.resolve is safety
نهج البلاغه - حکمت 178
وَ قَالَ علیه السلام احصُدِ الشّرّ مِن صَدرِ غَیرِکَ بِقَلعِهِ مِن صَدرِکَ
و درود خدا بر او، فرمود: بدی را از سینه دیگران، با کندن آن از سینه خود، ریشه کن نما !
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Remove evil from the chest of others by eradicating it
.from your own
نهج البلاغه - حکمت 164
و درودخدا بر او، فرمود: رعایت کسی که اوحقش را محترم نمی شمارد نوعی بردگی است .
Imam Ali ibn Abu Talib said : “ If one is fair to another person who is not fair to him, it is ”.as though he worships him
نهج البلاغه - حکمت ۱۵۴
وَ قَالَ علیه السلام الراّضیِ بِفِعلِ قَومٍ کَالدّاخِلِ فِیهِ مَعَهُم وَ عَلَی کُلّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثمَانِ إِثمُ العَمَلِ بِهِ وَ إِثمُ الرّضَی بِهِ
و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که از کار مردمی خشنود باشد، چونان کسی است که همراه آنان بوده و هر کس که به
باطلی روی آورد، دو گناه بر عهده او باشد، گناه کردار باطل، و گناه خشنودی به کار باطل .
Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Whoever agrees with the action of some people is as
though he participates with them in it. And anyone who joins others in a wrongdoing
".commits two sins: one for committing the wrongdoing and the other for accepting it
نهج البلاغه
حکمت ۱۵۲
وَ قَالَ علیه السلام لِکُلّ مُقبِلٍ إِدبَارٌ وَ مَا أَدبَرَ کَأَن لَم یَکُن
و درود خدا بر او، فرمود: آنچه روی می آورد، باز می گردد، و چیزی که باز گردد گویی هرگز نبوده است !
Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Whatever approaches departs and if anything departs, it is as though it never existed”.
نهج البلاغه
حکمت 148
وَ قَالَ علیه السلام المَرءُ مَخبُوءٌ تَحتَ لِسَانِهِ
و درود خدا بر او، فرمود: انسان زیر زبان خود پنهان است.
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Man is hidden under his tongue. You cannot know his (worth and value) unless he speaks”.
نهج البلاغه-حکمت ۱۴۷-۲
العِلمُ خَیرٌ مِنَ المَالِ العِلمُ یَحرُسُکَ وَ أَنتَ تَحرُسُ المَالَ وَ المَالُ تَنقُصُهُ النّفَقَهُ وَ العِلمُ یَزکُوا عَلَی الإِنفَاقِ وَ صَ نِیعُ المَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ ... العِلمُ حَاکِمٌ وَ المَالُ مَحکُومٌ عَلَیهِ.
نهج البلاغه-حکمت ۱۴۷
دانش بهتر از مال است، زیرا علم، نگهبان تو است، و مال را تو باید نگهبان باشی؛ مال با بخشش کاستی پذیرد امّا علم با بخشش فزونی گیرد، و مقام و شخصیّتی که با مال به دست آمده با ابودی مال، نابود می گردد ...دانش فرمانروا، و مال فرمانبر است.
Knowledge is better than wealth. Knowledge guards you, while you have to guard wealth. Wealth decreases by spending, while knowledge multiplies through .dissemination, and the results of wealth die as wealth decays....Knowledge rules whereas wealth is ruled.
نهج البلاغه-حکمت ۱۴۷
نهج البلاغه
حکمت ۱۴۶
وَ قَالَ علیه السلام سُوسُوا إِیمَانَکُم بِالصّدَقَهِ وَ حَصّنُوا أَموَالَکُم بِالزّکَاهِ وَ ادفَعُوا أَموَاجَ البَلَاءِ بِالدّعَاءِ
و درود خدا بر او، فرمود: ایمان خود را با صدقه دادن ، و اموالتان را با زکات دادن نگاه دارید ، و امواج بلا را با دعا از خود برانید .
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Protect your belief through charity; guard your wealth by paying Allāh's share thereof, and repel the waves of calamity with supplication.
نهج البلاغه-حکمت ۱۴۳
وَ قَالَ علیه السلام الهَمّ نِصفُ الهَرَمِ
و درود خدا بر او، فرمود: اندوه خوردن، نیمی از پیری است .
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Grief is half the old age.”{I think the other half is sickness.
نهج البلاغه
حکمت ۱42
وَ قَالَ علیه السلام التّوَدّدُ نِصفُ العَقلِ
و درود خدا بر او، فرمود: دوستی کردن نیمی از خردمندی است .
".Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Loving one another is half the measure of wisdom
نهج البلاغه- حکمت ۱۳۹
وَ قَالَ علیه السلام تَنزِلُ المَعُونَهُ عَلَی قَدرِ المَئُونَهِ
و درود خدا بر او، فرمود: کمک الهی به اندازه نیاز فرود می آید .
”.Imam Ali ibn Abu Talib said: “Assistance is allowed according to (one's) need
نهج البلاغه
حکمت ۱۳۸
وَ قَالَ علیه السلام مَن أَیقَنَ بِالخَلَفِ جَادَ بِالعَطِیّهِ
و درود خدا بر او، فرمود: آن که پاداش الهی را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است .
".Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Whoever is sure of a good return is generous in giving
نهج البلاغه- حکمت ۱۳7
وَ قَالَ علیه السلام استَنزِلُوا الرّزقَ بِالصّدَقَهِ
و درود خدا بر او، فرمود: روزی را با صدقه دادن فرود آورید .
”.Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Seek livelihood by giving charity
نهج البلاغه
حکمت 134
وَ قَالَ علیه السلام لَا یَکُونُ الصّدِیقُ صَدِیقاً حَتّی یَحفَظَ أَخَاهُ فِی ثَلَاثٍ فِی نَکبَتِهِ وَ غَیبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ
و درود خدا بر او، فرمود: دوست، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری، آن هنگام که حضور ندارد، و پس از مرگ .
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “A friend is not a friend unless he affords protection to his comrade on three occasions: in his adversity, in his absence and at the time of his death.
نهج البلاغه
حکمت 128
وَ قَالَ علیه السلام تَوَقّوُا البَردَ فِی أَوّلِهِ وَ تَلَقّوهُ فِی آخِرِهِ فَإِنّهُ یَفعَلُ فِی الَأبدَانِ کَفِعلِهِ فِی الَأشجَارِ أَوّلُهُ یُحرِقُ وَ آخِرُهُ یُورِقُ
و درود خدا بر او، فرمود: در آغاز سرما خود را بپوشانید، و در پایانش آن را دریابید، زیرا با بدن ها همان می کند که با برگ درختان خواهد کرد: آغازش می سوزاند، و پایانش می رویاند.
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Protect yourselves from cold in its (season's) beginning and welcome it towards its end because it affects bodies in the same way as it affects plants: In the beginning, it destroys them, but in the end it gives them fresh leaves.
نهج البلاغه
حکمت 127
وَ قَالَ علیه السلام مَن قَصّرَ فِی العَمَلِ ابتلُیِ بِالهَمّ وَ لَا حَاجَهَ لِلّهِ فِیمَن لَیسَ لِلّهِ فِی مَالِهِ وَ نَفسِهِ نَصِیبٌ
و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که در عمل کوتاهی کند، دچار اندوه گردد ، و آن را که از مال و جانش بهره ای در راه خدا نباشد خدا را به او نیازی نیست
Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Whoever falls short of good deeds falls into grief, and Allāh has nothing to do with one who sets aside nothing of his wealth for the sake of Allāh.
نهج البلاغه
حکمت 126
وَ قَالَ علیه السلام عَجِبتُ لِلبَخِیلِ یَستَعجِلُ الفَقرَ ألّذِی مِنهُ هَرَبَ وَ یَفُوتُهُ الغِنَی ألّذِی إِیّاهُ طَلَبَ فَیَعِیشُ فِی الدّنیَا عَیشَ الفُقَرَاءِ وَ یُحَاسَبُ فِی الآخِرَهِ حِسَابَ الَأغنِیَاءِ وَ عَجِبتُ لِلمُتَکَبّرِ ألّذِی کَانَ بِالَأمسِ نُطفَهً وَ یَکُونُ غَداً جِیفَهً وَ عَجِبتُ لِمَن شَکّ فِی اللّهِ وَ هُوَ یَرَی خَلقَ اللّهِ وَ عَجِبتُ لِمَن نسَ یِ المَوتَ وَ هُوَ یَرَی المَوتَی وَ عَجِبتُ لِمَن أَنکَرَ النّشأَهَ الأُخرَی وَ هُوَ یَرَی النّشأَهَ الأُولَی وَ عَجِبتُ لِعَامِرٍ دَارَ الفَنَاءِ وَ تَارِکٍ دَارَ البَقَاءِ
و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از بخیل: به سوی فقری می شتابد که از آن می گریزد، و سرمایه ای را از دست می دهد که برای آن تلاش می کند. در دنیا چون تهیدستان زندگی می کند، امّا در آخرت چون سرمایه داران محاکمه می شود . و در شگفتم از متکبّری که دیروز نطفه ای بی ارزش، و فردا مرداری گندیده خواهد بود ؛ و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده ها را می نگرد و در وجود خدا تردید دارد ! و در شگفتم از آن کس که مردگان را می بیند و مرگ را از یاد برده است ، و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار می کند در حالی که پیدایش آغازین را می نگرد ، و در شگفتم از آن کس که خانه نابود شدنی، را آباد می کند امّا جایگاه همیشگی را از یاد برده است .
Imam Ali ibn Abu Talib said : “ I wonder about a miser who hastens towards the very destitution from which he wants to run away, missing the very ease of life which he covets. Consequently, he passes his life in this world like the destitute but will have to render an account (of it) in the Hereafter like the rich I wonder about a proud man who was just a drop of semen the other day and will turn into a corpse tomorrow. I wonder about a man who doubts Allāh although He sees what He has created. I wonder about one who has forgotten death although he sees people dying. I wonder about one who denies the second life although he has seen the first. I wonder about one who inhabits this transient abode but ignores the everlasting one.
نهج البلاغه
حکمت 125
وَ قَالَ علیه السلام لَأَنسُبَنّ الإِسلَامَ نِسبَهً لَم یَنسُبهَا أَحَ دٌ قبَلیِ الإِسلَامُ هُوَ التّسلِیمُ وَ التّسلِیمُ هُوَ الیَقِینُ وَ الیَقِینُ هُوَ التّصدِیقُ وَ
التّصدِیقُ هُوَ الإِقرَارُ وَ الإِقرَارُ هُوَ الَأدَاءُ وَ الَأدَاءُ هُوَ العَمَلُ
و درود خدا بر او، فرمود: اسلام را چنان می شناسانم که پیش از من کسی آنگونه معرّفی نکرده باشد.
اسلام همان تسلیم در برابر خدا و تسلیم همان یقین داشتن، و یقین اعتقاد راستین، و باور راستین همان اقرار درست، و اقرار
درست انجام مسئولیّت ها، و انجام مسئولیّت ها همان عمل کردن به احکام دین است .
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “I am defining Islam as none has defined it before:Islam is
submission, submission is conviction, conviction is affirmation, affirmation is
acknowledgment, acknowledgment is carrying out (obligations) and carrying out
”.obligations is action
نهج البلاغه
حکمت 100
وَ قَالَ علیه السلام وَ مَدَحَهُ قَومٌ فِی وَجهِهِ فَقَالَ أللّهُمّ إِنّکَ أَعلَمُ بیِ مِن نفَسیِ وَ أَنَا أَعلَمُ بنِفَسیِ مِنهُم أللّهُمّ اجعَلنَا خَیراً مِمّا یَظُنّونَ وَ اغفِر لَنَا مَا لَا یَعلَمُونَ
و درود خدا بر او، فرمود: (آنگاه که گروهی او را ستایش کردند فرمود:) بار خدایا تو مرا از خودم بهتر می شناسی، و من خود را بیشتر از آنان می شناسم ، خدایا مرا از آنچه اینان می پندارند، نیکوتر قرار ده، و آنچه را که نمی دانند بیامرز .
.Some people praised Imām Ali ibn Abū Tālib in his presence The Imām said: “O Lord! You know me better than I know myself, and I know myself
better than they know. O Lord! Make us better people than what they think and forgive what they do not know.
نهج البلاغه
حکمت 95
وَ قَالَ علیه السلام لَا یَقِلّ عَمَلٌ مَعَ التّقوَی وَ کَیفَ یَقِلّ مَا یُتَقَبّلُ
و درود خدا بر او، فرمود: هیچ کاری با تقوا اندک نیست، و چگونه اندک است آنچه که پذیرفته شود؟
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Action accompanied by fear for Allāh does not fail; how can a thing fail that has been accepted?!”
نهج البلاغه
حکمت 89
وَ قَالَ علیه السلام مَن أَصلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللّهِ أَصلَحَ اللّهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النّاسِ وَ مَن أَصلَحَ أَمرَ آخِرَتِهِ أَصلَحَ اللّهُ لَهُ أَمرَ دُنیَاهُ وَ مَن کَانَ لَهُ مِن نَفسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللّهِ حَافِظٌ
و درود خدا بر او، فرمود: کسی که میان خود و خدا اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد ، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد، و کسی که از درون جان واعظی دارد، خدا را بر او حافظی است.
Imām Ali ibn Abū Tālib said:
If a man behaves properly in matters between himself and Allāh, then Allāh will keep proper the matters between him and others. And if a
man keeps proper the affairs of his next life, Allāh will keep proper for him the affairs of this world. Whoever admonishes himself is protected by Allāh.
نهج البلاغه
حکمت 88
قَالَ کَانَ فِی الَأرضِ أَمَانَانِ مِن عَذَابِ اللّهِ وَ قَد رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ الآخَرَ فَتَمَسّکُوا بِهِ أَمّا الَأمَانُ ألّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللّهِ صلی
الله علیه و آله وَ أَمّا الَأمَانُ الباَقیِ فَالِاستِغفَارُ قَالَ اللّهُ تَعَالَیوَ ما کانَ اللّهُ لِیُعَذّبَهُم وَ أَنتَ فِیهِم وَ ما کانَ اللّهُ مُعَذّبَهُم وَ هُم یَستَغفِرُونَ
و درود خدا بر او، فرمود: (امام باقر علیه السّلام از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام نقل فرمود) دو چیز در زمین مایه امان از
عذاب خدا بود: یکی از آن دو برداشته شد، پس دیگری را دریابید و بدان چنگ زنید، امّا امانی که برداشته شد رسول خدا
صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود، و أمان باقی مانده، استغفار کردن است ، که خدای بزرگ به رسول خدا فرمود:
« خدا آنان را عذاب نمی کند در حالی که تو در میان آنانی، و عذابشان نمی کند تا آن هنگام که استغفار می کنند
Imām) “Abū Ja'far” Muhammed ibn Ali al-Bāqir has related from Imām Ali ibn Abū) Tālib that the Imām had said: “There are two sources of deliverance from the punishment of Allāh:one of them has been raised up, while the other is before you. You should, therefore, adhere to it. The source of deliverance, which has been raised up is the Messenger of Allāh Muhammed , while the source of deliverance that remains is the seeking of forgiveness. Allāh, the Glorified One, has said the following:And Allāh is not to chastise them while you are among them, nor is Allāh to (chastise them while yet they seek (His) forgiveness (Qur'ān, 8:33
نهج البلاغه
حکمت 87
وَ قَالَ علیه السلام عَجِبتُ لِمَن یَقنَطُ وَ مَعَهُ الِاستِغفَارُ
و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از کسی که می تواند استغفار کند و ناامید است .
Imam Ali ibn Abu Talib said : “ I wonder about one who loses hope despite his ability to seek forgiveness.
نهج البلاغه
حکمت 85
وَ قَالَ علیه السلام مَن تَرَکَ قَولَ لَا أدَریِ أُصِیبَت مَقَاتِلُهُ
و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از گفتن نمیدانم روی گردان است، به هلاکت و نابودی می رسد .
Imam Ali ibn Abi Talib said : “ Whoever abandons saying , ' I do not know' meets his destruction.
نهج البلاغه
حکمت 82
وَ قَالَ علیه السلام أُوصِیکُم بِخَمسٍ لَو ضَرَبتُم إِلَیهَا آبَاطَ الإِبِلِ لَکَانَت لِذَلِکَ أَهلًا لَا یَرجُوَنّ أَحَدٌ مِنکُم إِلّا رَبّهُ وَ لَا یَخَافَنّ إِلّا ذَنبَهُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَ دٌ مِنکُم إِذَا سُئِلَ عَمّا لَا یَعلَمُ أَن یَقُولَ لَا أَعلَمُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَدٌ إِذَا لَم یَعلَمِ الشیّ ءَ أَن یَتَعَلّمَهُ وَ عَلَیکُم بِالصّبرِ فَإِنّ الصّبرَ مِنَ الإِیمَانِ کَالرّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لَا خَیرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأسَ مَعَهُ وَ لَا فِی إِیمَانٍ لَا صَبرَ مَعَهُ
و درود خدا بر او، فرمود: شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر برای آنها شتران را پر شتاب برانید و رنج سفر را تحمّل کنید سزاوار است : کسی از شما جز به پروردگار خود امیدوار نباشد، و جز از گناه خود نترسد، و اگر از یکی سؤال کردند و نمی داند، شرم نکند و بگوید نمی دانم، و کسی در آموختن آنچه نمی داند شرم نکند ، و بر شما باد به شکیبایی، که شکیبایی، ایمان را چون سر است بر بدن و ایمان بدون شکیبایی چونان بدن بی سر، ارزشی ندارد .
Imam Ali ibn Abu Talib said :
I impart to you five things which, if you ride your camels fast in search of them, you will find them worth the effort:None of you should rest his hope save on his Lord (Allāh); none of you should fear anything save his sin; none of you should feel ashamed of saying, “I do not know when asked about a matter which he does not know; none of you should feel ashamed of learning a thing that he does not know and you should practice endurance because endurance is for belief what the head is for the body:Just as there is no good in a body without the head, there is .no good in belief without endurance.
نهج البلاغه
حکمت 80
وَ قَالَ علیه السلام الحِکمَهُ ضَالّهُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحِکمَهَ وَ لَو مِن أَهلِ النّفَاقِ
و درود خدا بر او، فرمود: حکمت گمشده مؤمن است، حکمت را فراگیر هر چند از منافقان باشد
Imām Ali ibn Abū Tālib said:
Wisdom is the believer's pursuit; therefore, attain wisdom even if it may be from the people of hypocris
نهج البلاغه
حکمت 76
وَ قَالَ علیه السلام إِنّ الأُمُورَ إِذَا اشتَبَهَت اعتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوّلِهَا
و فرمود (علیه السلام): چون کارها به هم شبیه گردند آخرشان را به اولشان قیاس کن.
Imam Ali ibn Abu Talib said :
If matters get mixed up , the last ones should be appreciated compared to the previous ones
نهج البلاغه
حکمت 74
وَ قَالَ علیه السلام نَفَسُ المَرءِ خُطَاهُ إِلَی أَجَلِهِ
و درود خدا بر او، فرمود: انسان با نفسی که می کشد، قدمی به سوی مرگ می رود .
Imām Ali ibn Abū Tālib said:
Each breath taken by a man is a step towards his death
نهج البلاغه
حکمت 71
وَ قَالَ علیه السلام إِذَا تَمّ العَقلُ نَقَصَ الکَلَامُ
و درود خدا بر او، فرمود: چون عقل کامل گردد، سخن اندک شود .
Imām Ali ibn Abū Tālib said:
As intelligence increases, speech decreases.
نهج البلاغه
حکمت 66
وَ قَالَ علیه السلام فَوتُ الحَاجَهِ أَهوَنُ مِن طَلَبِهَا إِلَی غَیرِ أَهلِهَا
و درود خدا بر او، فرمود: از دست دادن حاجت بهتر از درخواست کردن از نا اهل است .
Imam Ali ibn Abu Talib said :
“ To miss what one needs is easier than to beg the wrong person.”
نهج البلاغه
حکمت 65
وَ قَالَ علیه السلام فَقدُ الَأحِبّهِ غُربَهٌ
و درود خدا بر او، فرمود: از دست دادن دوستان غربت است
Imam Ali ibn Abu Talib said :
The loss of friends is estrangement.
نهج البلاغه
حکمت 64
وَ قَالَ علیه السلام أَهلُ الدّنیَا کَرَکبٍ یُسَارُ بِهِم وَ هُم نِیَامٌ
و درود خدا بر او، فرمود: اهل دنیا سوارانی در خواب مانده اند که آنان را می رانند .
Imām Ali ibn Abū Tālib said:
The people of the world are like travelers who are being carried away as they asleep.
نهج البلاغه
حکمت 60
وَ قَالَ علیه السلام اللّسَانُ سَبُعٌ إِن خلُیّ عَنهُ عَقَرَ
و درود خدا بر او، فرمود: زبان تربیت نشده، درنده ای است که اگر رهایش کنی می گزد !
”.Imām Ali ibn Abū Tālib said: “The tongue is a beast; when it is let loose, it devours
نهج البلاغه
حکمت 59
وَ قَالَ علیه السلام مَن حَذّرَکَ کَمَن بَشّرَکَ
و درود خدا بر او، فرمود: آن که تو را هشدار داد، چون کسی است که مژده داد .
Imām Ali ibn Abū Tālib said:
One who warns you is like one who gives you glad tidings .(of safety
نهج البلاغه
حکمت 58
وَ قَالَ علیه السلام المَالُ مَادّهُ الشّهَوَاتِ
و درود خدا بر او، فرمود: ثروت، ریشه شهوت هاست .
”.Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Wealth is the substance of passions
نهج البلاغه
حکمت 57
وَ قَالَ علیه السلام القَنَاعَهُ مَالٌ لَا یَنفَدُ
و درود خدا بر او، فرمود: قناعت، ثروتی است پایان ناپذیر .
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Contentment is wealth that never diminishes."
نهج البلاغه
حکمت 54
وَ قَالَ علیه السلام لَا غِنَی کَالعَقلِ وَ لَا فَقرَ کَالجَهلِ وَ لَا مِیرَاثَ کَالَأدَبِ وَ لَا ظَهِیرَ کَالمُشَاوَرَهِ
و درود خدا بر او، فرمود: هیچ ثروتی چون عقل، و هیچ فقری چون نادانی نیست. هیچ ارثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست .
Imām Ali ibn Abū Tālib said: “There is no wealth like wisdom, no destitution like ignorance, no inheritance like refinement and no support like consultation.