حکمت گرافی

حکمت گرافی نهج البلاغه. صحیفه سجادیه. ادعیه. احادیث و...

حکمت گرافی

حکمت گرافی نهج البلاغه. صحیفه سجادیه. ادعیه. احادیث و...

نهج البلاغه- حکمت ۱۳۹

نهج البلاغه- حکمت ۱۳۹




وَ قَالَ علیه السلام تَنزِلُ المَعُونَهُ عَلَی قَدرِ المَئُونَهِ


و درود خدا بر او، فرمود: کمک الهی به اندازه نیاز فرود می آید .


”.Imam Ali ibn Abu Talib said: “Assistance is allowed according to (one's) need

نهج البلاغه- حکمت ۱۳۸

نهج البلاغه

 حکمت ۱۳۸



وَ قَالَ علیه السلام مَن أَیقَنَ بِالخَلَفِ جَادَ بِالعَطِیّهِ


و درود خدا بر او، فرمود: آن که پاداش الهی را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است .


".Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Whoever is sure of a good return is generous in giving

نهج البلاغه- حکمت ۱۳7

نهج البلاغه- حکمت ۱۳7



وَ قَالَ علیه السلام استَنزِلُوا الرّزقَ بِالصّدَقَهِ


و درود خدا بر او، فرمود: روزی را با صدقه دادن فرود آورید .


”.Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Seek livelihood by giving charity

نهج البلاغه- حکمت ۱۳۵

نهج البلاغه

 حکمت ۱۳۵

وَ قَالَ علیه السلام مَن أعُطیِ أَربَعاً لَم یُحرَم أَربَعاً مَن أعُطیِ الدّعَاءَ لَم یُحرَمِ الإِجَابَهَ وَ مَن أعُطیِ التّوبَهَ لَم یُحرَمِ القَبُولَ وَ مَن أعُطیِ الِاستِغفَارَ لَم یُحرَمِ المَغفِرَهَ وَ مَن أعُطیِ الشّکرَ لَم یُحرَمِ الزّیَادَهَ


و درود خدا بر او، فرمود: کسی را که چهار چیز دادند، از چهار چیز محروم نباشد، با دعا از اجابت کردن، با توبه از پذیرفته شدند، با استغفار از آمرزش گناه، با شکرگزاری از فزونی نعمت ها .


Imam Ali ibn Abu Talib said : 

 Whoever is bestowed four things is not disallowed four things:Whoever is allowed to pray is not deprived of the response; whoever is allowed

to offer repentance is not deprived of acceptance; whoever is allowed to seek forgiveness is not deprived of forgiveness, and whoever is allowed to be grateful is not deprived of furtherance of favors.




نهج البلاغه حکمت 134

نهج البلاغه 

حکمت 134




وَ قَالَ علیه السلام لَا یَکُونُ الصّدِیقُ صَدِیقاً حَتّی یَحفَظَ أَخَاهُ فِی ثَلَاثٍ فِی نَکبَتِهِ وَ غَیبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ


و درود خدا بر او، فرمود: دوست، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری، آن هنگام که حضور ندارد، و پس از مرگ .


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “A friend is not a friend unless he affords protection to his comrade on three occasions: in his adversity, in his absence and at the time of his death.

نهج البلاغه حکمت 133

نهج البلاغه 

حکمت 133



وَ قَالَ علیه السلام الدّنیَا دَارُ مَمَرّ لَا دَارُ مَقَرّ وَ النّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفسَهُ فَأَوبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابتَاعَ نَفسَهُ فَأَعتَقَهَا


و درود خدا بر او، فرمود: دنیا گذرگاه عبور است، نه جای ماندن ، و مردم در آن دو دسته اند:

یکی آن که خود را فروخت و به تباهی کشاند، و دیگری آن که خود را خرید و آزاد کرد .


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “This world is a transient place, not a place of stay. The people herein are of two types: One is a man who sold away his soul (to his passions) and thus ruined it, and the other is a man who purchased his soul (by controlling his desires) and freed it.

نهج البلاغه حکمت 132

نهج البلاغه 

حکمت 132




وَ قَالَ علیه السلام إِنّ لِلّهِ مَلَکاً ینُاَدیِ فِی کُلّ یَومٍ لِدُوا لِلمَوتِ وَ اجمَعُوا لِلفَنَاءِ وَ ابنُوا لِلخَرَابِ


و درود خدا بر او، فرمود: خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ می زند: بزایید برای مردن، و فراهم آورید برای نابود شدن، و بسازید برای ویران گشتن .


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “There is an angel of Allāh who calls out every day: “Beget "!children for death! Gather wealth for destruction and raise construction for ruin

نهج البلاغه حکمت 130

نهج البلاغه 

حکمت 130



وَ قَالَ علیه السلام وَ قَد رَجَعَ مِن صِ فّینَ فَأَشرَفَ عَلَی القُبُورِ بِظَ اهِرِ الکُوفَهِ یَا أَهلَ الدّیَارِ المُوحِشَهِ وَ المَحَالّ المُقفِرَهِ وَ القُبُورِ

المُظلِمَهِ یَا أَهلَ التّربَهِ یَا أَهلَ الغُربَهِ یَا أَهلَ الوَحدَهِ یَا أَهلَ الوَحشَهِ أَنتُم لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحنُ لَکُم تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمّا الدّورُ فَقَد سُکِنَت

وَ أَمّا الَأزوَاجُ فَقَد نُکِحَت وَ أَمّا الَأموَالُ فَقَد قُسِمَت هَذَا خَبَرُ مَا عِندَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِندَکُم ثُمّ التَفَتَ إِلَی أَصحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَو أُذِنَ

لَهُم فِی الکَلَامِ لَأَخبَرُوکُم أَنّ خَیرَ الزّادِ التّقوَی


و درود خدا بر او، فرمود: (امام علیه السّلام، وقتی از جنگ صفّین برگشت و به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید رو به مردگان

کرد.) ای ساکنان خانه های وحشت زا، و محلّه های خالی و گروهای تاریک، ای خفتگان در خاک، ای غریبان، ای تنها

شدگان، ای وحشت زدگان، شما پیش از ما رفتید و ما در پی شما روانیم، و به شما خواهیم رسید . امّا خانه هایتان! دیگران در

آن سکونت گزیدند؛ و امّا زنانتان! با دیگران ازدواج کردند، و امّا اموال شما! در میان دیگران تقسیم شد! این خبری است که

ما داریم، حال شما چه خبر دارید؟ (سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود) بدانید که اگر اجازه سخن گفتن داشتند، شما را

خبر می دادند که: بهترین توشه، تقوا است .


When Imam Ali ibn Abu Talib returned from (the battle of ) Siffin and noticed the graves outside Kūfa, he said: “O residents of houses which give a sense of loneliness, of areas depopulated, of gloomy graves! O people of the dust! O victims of strangeness! O people of loneliness and O people of desolation! You have gone ahead and preceded us while we are following you and will join you. The houses (you left) have been inhabited by others; the wives (you left) have been married by others; the .(properties (you left) have been distributed (among heirs”!?This is the news about those around us; what is the news about things around you Imām Ali ibn Abū Tālib then turned to his companions and said: "Beware! If they were allowed to speak, they will inform you that:Verily, the best provision is fear of Allāh ”.((Qur'ān, 2:197

نهج البلاغه حکمت 129

نهج البلاغه

 حکمت 129



وَ قَالَ علیه السلام عِظَمُ الخَالِقِ عِندَکَ یُصَغّرُ المَخلُوقَ فِی عَینِکَ


و درود خدا بر او، فرمود: بزرگی پروردگار در جانت، پدیده ها را در چشمت کوچک می نمایاند .


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “The Greatness of the Creator appreciated by you will belittle the creatures in your view

نهج البلاغه حکمت 128

نهج البلاغه 

حکمت 128



وَ قَالَ علیه السلام تَوَقّوُا البَردَ فِی أَوّلِهِ وَ تَلَقّوهُ فِی آخِرِهِ فَإِنّهُ یَفعَلُ فِی الَأبدَانِ کَفِعلِهِ فِی الَأشجَارِ أَوّلُهُ یُحرِقُ وَ آخِرُهُ یُورِقُ


و درود خدا بر او، فرمود: در آغاز سرما خود را بپوشانید، و در پایانش آن را دریابید، زیرا با بدن ها همان می کند که با برگ درختان خواهد کرد: آغازش می سوزاند، و پایانش می رویاند.


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Protect yourselves from cold in its (season's) beginning and welcome it towards its end because it affects bodies in the same way as it affects plants: In the beginning, it destroys them, but in the end it gives them fresh leaves.

نهج البلاغه حکمت 127

نهج البلاغه 

حکمت 127



وَ قَالَ علیه السلام مَن قَصّرَ فِی العَمَلِ ابتلُیِ بِالهَمّ وَ لَا حَاجَهَ لِلّهِ فِیمَن لَیسَ لِلّهِ فِی مَالِهِ وَ نَفسِهِ نَصِیبٌ

و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که در عمل کوتاهی کند، دچار اندوه گردد ، و آن را که از مال و جانش بهره ای در راه خدا نباشد خدا را به او نیازی نیست


Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Whoever falls short of good deeds falls into grief, and Allāh has nothing to do with one who sets aside nothing of his wealth for the sake of Allāh.




نهج البلاغه حکمت 126

نهج البلاغه 

حکمت 126



وَ قَالَ علیه السلام عَجِبتُ لِلبَخِیلِ یَستَعجِلُ الفَقرَ ألّذِی مِنهُ هَرَبَ وَ یَفُوتُهُ الغِنَی ألّذِی إِیّاهُ طَلَبَ فَیَعِیشُ فِی الدّنیَا عَیشَ الفُقَرَاءِ وَ یُحَاسَبُ فِی الآخِرَهِ حِسَابَ الَأغنِیَاءِ وَ عَجِبتُ لِلمُتَکَبّرِ ألّذِی کَانَ بِالَأمسِ نُطفَهً وَ یَکُونُ غَداً جِیفَهً وَ عَجِبتُ لِمَن شَکّ فِی اللّهِ وَ هُوَ یَرَی خَلقَ اللّهِ وَ عَجِبتُ لِمَن نسَ یِ المَوتَ وَ هُوَ یَرَی المَوتَی وَ عَجِبتُ لِمَن أَنکَرَ النّشأَهَ الأُخرَی وَ هُوَ یَرَی النّشأَهَ الأُولَی وَ عَجِبتُ لِعَامِرٍ دَارَ الفَنَاءِ وَ تَارِکٍ دَارَ البَقَاءِ


و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از بخیل: به سوی فقری می شتابد که از آن می گریزد، و سرمایه ای را از دست می دهد که برای آن تلاش می کند. در دنیا چون تهیدستان زندگی می کند، امّا در آخرت چون سرمایه داران محاکمه می شود . و در شگفتم از متکبّری که دیروز نطفه ای بی ارزش، و فردا مرداری گندیده خواهد بود ؛ و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده ها را می نگرد و در وجود خدا تردید دارد ! و در شگفتم از آن کس که مردگان را می بیند و مرگ را از یاد برده است ، و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار می کند در حالی که پیدایش آغازین را می نگرد ، و در شگفتم از آن کس که خانه نابود شدنی، را آباد می کند امّا جایگاه همیشگی را از یاد برده است . 

Imam Ali ibn Abu Talib said : “ I wonder about a miser who hastens towards the very destitution from which he wants to run away, missing the very ease of life which he covets. Consequently, he passes his life in this world like the destitute but will have to render an account (of it) in the Hereafter like the rich I wonder about a proud man who was just a drop of semen the other day and will turn into a corpse tomorrow. I wonder about a man who doubts Allāh although He sees what He has created. I wonder about one who has forgotten death although he sees people dying. I wonder about one who denies the second life although he has seen the first. I wonder about one who inhabits this transient abode but ignores the everlasting one.

نهج البلاغه حکمت 125

نهج البلاغه

حکمت 125



وَ قَالَ علیه السلام لَأَنسُبَنّ الإِسلَامَ نِسبَهً لَم یَنسُبهَا أَحَ دٌ قبَلیِ الإِسلَامُ هُوَ التّسلِیمُ وَ التّسلِیمُ هُوَ الیَقِینُ وَ الیَقِینُ هُوَ التّصدِیقُ وَ

التّصدِیقُ هُوَ الإِقرَارُ وَ الإِقرَارُ هُوَ الَأدَاءُ وَ الَأدَاءُ هُوَ العَمَلُ


و درود خدا بر او، فرمود: اسلام را چنان می شناسانم که پیش از من کسی آنگونه معرّفی نکرده باشد.

اسلام همان تسلیم در برابر خدا و تسلیم همان یقین داشتن، و یقین اعتقاد راستین، و باور راستین همان اقرار درست، و اقرار

درست انجام مسئولیّت ها، و انجام مسئولیّت ها همان عمل کردن به احکام دین است .


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “I am defining Islam as none has defined it before:Islam is

submission, submission is conviction, conviction is affirmation, affirmation is

acknowledgment, acknowledgment is carrying out (obligations) and carrying out

”.obligations is action

نهج البلاغه حکمت 123

نهج البلاغه

 حکمت 123




وَ قَالَ علیه السلام طُوبَی لِمَن ذَلّ فِی نَفسِهِ وَ طَابَ کَسبُهُ وَ صَ لَحَت سَرِیرَتُهُ وَ حَسُنَت خَلِیقَتُهُ وَ أَنفَقَ الفَضلَ مِن مَالِهِ وَ أَمسَکَ

الفَضلَ مِن لِسَانِهِ وَ عَزَلَ عَنِ النّاسِ شَرّهُ وَ وَسِعَتهُ السّنّهُ وَ لَم یُنسَب إلَی البِدعَهِ


و درود خدا بر او، فرمود: خوشا به حال آن کس که خود را کوچک می شمارد، و کسب و کار او پاکیزه است، و جانش

پاک، و اخلاقش نیکوست، که ما زاد بر مصرف زندگی را در راه خدا بخشش می کند، و زبان را از زیاده گویی باز می دارد

و آزار او به مردم نمی رسد، و سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم او را کفایت کرده، بدعتی در دین خدا نمی گذارد .


Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Blessed be whoever humbles himself, whose livelihood is pure, whose heart is pure, whose habits are virtuous, who spends his savings (in the cause of Allāh), who prevents his tongue from speaking nonsense, who keeps people safe from his evil, who is pleased with the (Prophet's) Sunnah and who is unconnected (with innovation (in religion.

نهج البلاغه حکمت 122

نهج البلاغه 

حکمت 122




وَ تَبِعَ جِنَازَهً فَسَ مِعَ رَجُلًا یَضحَکُ فَقَالَ کَأَنّ المَوتَ فِیهَا عَلَی غَیرِنَا کُتِبَ وَ کَأَنّ الحَقّ فِیهَا عَلَی غَیرِنَا وَجَبَ وَ کَأَنّ ألّذِی نَرَی مِنَ

الَأموَاتِ سَ فرٌ عَمّا قَلِیلٍ إِلَینَا رَاجِعُونَ نُبَوّئُهُم أَجدَاثَهُم وَ نَأکُلُ تُرَاثَهُم کَأَنّا مُخَلّدُونَ بَعدَهُم ثُمّ قَد نَسِینَا کُلّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَهٍ وَ رُمِینَا

بِکُلّ فَادِحٍ وَ جَائِحَهٍ


 [و در پی جنازه ای می رفت، شنید مردی می خندد فرمود:]!

گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشته اند، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته اند، و گویی آنچه از مردگان می بینیم

مسافرانند که به زودی نزد ما باز می آیند، و آنان را در گورهاشان جای می دهیم و میراثشان را می خوریم، پنداری ما از پس

آنان جاودان به سر می بریم.

سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش می کنیم و نشانه قهر بلا و آفت می شویم.و 


Imām Ali ibn Abū Tālib was walking once behind a borne coffin when he heard someone laughing. He, therefore, said: “Is it that death has been ordained only for others? Is it that right is obligatory only on others? Is it that those whom we see departing on their death journey will come back to us? We place them in their graves then enjoy their estate (as if we will live for good after them). We have ignored every preacher, man or woman, exposing ourselves to every type of catastrophe.

نهج البلاغه حکمت 121

نهج البلاغه 

حکمت 121



وَ قَالَ علیه السلام شَتّانَ مَا بَینَ عَمَلَینِ عَمَلٍ تَذهَبُ لَذّتُهُ وَ تَبقَی تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذهَبُ مَئُونَتُهُ وَ یَبقَی أَجرُهُ


و درود خدا بر او، فرمود: چقدر فاصله بین دو عمل دور است: عملی که لذّتش می رود و کیفر آن می ماند، و عملی که رنج

آن می گذرد و پاداش آن ماندگار است !


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “What a difference there is between two kinds of actions:an action the pleasure of which passes away but its (ill) consequence remains, and an action the hardship of which passes away but its reward stays

نهج البلاغه حکمت 119

نهج البلاغه 

حکمت 119




وَ قَالَ علیه السلام مَثَلُ الدّنیَا کَمَثَلِ الحَیّهِ لَیّنٌ مَسّهَا وَ السّمّ النّاقِعُ فِی جَوفِهَا یهَویِ إِلَیهَا الغِرّ الجَاهِلُ وَ یَحذَرُهَا ذُو اللّبّ العَاقِلُ


و درود خدا بر او، فرمود: دنیای حرام چون مار سمّی است، پوست آن نرم ولی سمّ کشنده در درون دارد، نادان فریب خورده

به آن می گراید، و هوشمند عاقل از آن دوری گزیند .


Imām Ali ibn Abū Tālib said:

 “The example of the world is like a snake: It is soft in touch but its inside is full of venom. An ignorant person who has fallen into deceit is attracted to it, but a wise and intelligent man stays on guard against it.

پایان ماه شعبان

با عرض پوزش، به دلیل وجود نقص فنی در اپلود عکس ها توسط سایت پذیرنده، عکها و  یادداشت ها با تاخیر فراوان منتشر گردید 


اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُن غَفَرْتَ لَنا فیما  مَضى مِنْ شَعْبانَ،  فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ 


خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده، ما را بیامرز.


نهج البلاغه حکمت 116

نهج البلاغه

 حکمت 116




وَ قَالَ علیه السلام کَم مِن مُستَدرَجٍ بِالإِحسَانِ إِلَیهِ وَ مَغرُورٍ بِالسّترِ عَلَیهِ وَ مَفتُونٍ بِحُسنِ القَولِ فِیهِ وَ مَا ابتَلَی اللّهُ أَحَداً بِمِثلِ الإِملَاءِ لَهُ

و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا کسی که با نعمت هایی که به او رسیده، به دام افتد ، و با پرده پوشی بر گناه، فریب خورد ، و با ستایش شدن، آزمایش گردد ، و خدا هیچ کس را همانند مهلت دادن، نیازمود .

Imām Ali ibn Abū Tālib said: “There are many people who are given time (by Allāh) through good treatment towards them. Many are deceived because their sinful activities are veiled. There are many who are impressed by good talk about themselves. And Allāh does not try anyone as seriously as He tries one whom He allows time (to remain sinful.

نهج البلاغه حکمت 115

نهج البلاغه

حکمت 115





وَ قِیلَ لَهُ علیه السلام کَیفَ نَجِدُکَ یَا أَمِیرَ المُؤمِنِینَ فَقَالَ علیه السلام کَیفَ یَکُونُ حَالُ مَن یَفنَی بِبَقَائِهِ وَ یَسقَمُ بِصِ حّتِهِ وَ یُؤتَی مِن مَأمَنِهِ


و درود خدا بر او، فرمود: (شخصی از امام پرسید حال شما چگونه است؟ فرمود:) چگونه خواهد بود حال کسی که در بقایای خود ناپایدار، و در سلامتی بیمار است، و در آنجا که آسایش دارد مرگ او فرا می رسد !


It was said to Imam Ali ibn Abi Talib: 

How are you , “ O Imam Ali ibn Abi Talib? He replied : How can he be well whom life is driving towards death, whose state of healthcan change into sickness any moment and who is to be caught (by death) from his place of safety؟

نهج البلاغه حکمت 114

نهج البلاغه

 حکمت 114







وَ قَالَ علیه السلام إِذَا استَولَی ال ّ ص لَاحُ عَلَی الزّمَانِ وَ أَهلِهِ ثُمّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظّنّ بِرَجُلٍ لَم تَظهَر مِنهُ حَوبَهٌ فَقَد ظَلَمَ وَ إِذَا استَولَی الفَسَادُ عَلَی الزّمَانِ وَ أَهلِهِ فَأَحسَنَ رَجُلٌ الظّنّ بِرَجُلٍ فَقَد غَرّرَ

و درود خدا بر او، فرمود: هر گاه نیکوکاری بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد، در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده ستمکار است ، و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود، و کسی به دیگری خوش گمان باش  خود را فریب داد .


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “At a time when virtue is in vogue in the world and among people, if a person entertains an evil suspicion about another person from whom nothing evil has ever been seen, he becomes unjust. And at a time when vice is in vogue in the world and among people, if a man entertains a good impression about another person, he hurls himself into peril.

نهج البلاغه حکمت 110

نهج البلاغه

 حکمت 110




وَ قَالَ علیه السلام لَا یُقِیمُ أَمرَ اللّهِ سُبحَانَهُ إِلّا مَن لَا یُصَانِعُ وَ لَا یُضَارِعُ وَ لَا یَتّبِعُ المَطَامِعَ

و درود خدا بر او، فرمود: فرمان خدا را بر پاندارد، جز آن کس که در اجرای حق مدارا نکند، سازشکار نباشد، و پیرو آرزوها

نگردد .

Imam Ali ibn Abu Talib said : None can establish the rule of Allāh, the Glorified One, except whoever shows no relenting in the matter of what is right), who does not behave like wrong doers and who does not run to satisfy his greed

نهج البلاغه حکمت 109

نهج البلاغه

 حکمت 109




وَ قَالَ علیه السلام نَحنُ النّمرُقَهُ الوُسطَی بِهَا یَلحَقُ التاّلیِ وَ إِلَیهَا یَرجِعُ الغاَلیِ

و درود خدا بر او، فرمود: ما تکیه گاه میانه ایم، عقب ماندگان به ما می رسند، و پیش تاختگان به ما باز می گردند .

Imam Ali ibn Abu Talib said : 

 We ( members of the Prophet ' s family ) are like the pillow in the middle: Whoever lags behind has to come forward to meet it, while whoever exceeds the bounds has to return to it.

نهج البلاغه حکمت 107

نهج البلاغه 

حکمت 107


وَ قَالَ علیه السلام رُبّ عَالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ وَ عِلمُهُ مَعَهُ لَا یَنفَعُهُ

  درود خدا بر او، فرمود: چه بسا دانشمندی که جهلش او را از پای در آورد و دانش او همراهش باشد امّا سودی به حال او

نداشته باش


Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Often, the ignorance of a learned man ruins him, while the knowledge he has does not avail him.

نهج البلاغه حکمت 106

نهج البلاغه

 حکمت 106




وَ قَالَ علیه السلام لَا یَترُکُ النّاسُ شَیئاً مِن أَمرِ دِینِهِم لِاستِصلَاحِ دُنیَاهُم إِلّا فَتَحَ اللّهُ عَلَیهِم مَا هُوَ أَضَرّ مِنهُ

و درود خدا بر او، فرمود: مردم برای اصلاح دنیا چیزی از دین را ترک نمی گویند، جز آن که خدا آنان را به چیزی زیانبارتر

دچار خواهد ساخت .

Imam Ali ibn Abu Talib said : “ If people abandon the doing of something related to the creed for the benefit of their worldly affairs, Allāh will inflict on them something moreharmful than it ”.

نهج البلاغه حکمت 105

نهج البلاغه

 حکمت 105




وَ قَالَ علیه السلام إِنّ اللّهَ افتَرَضَ عَلَیکُم فَرَائِضَ فَلَا تُ َ ض یّعُوهَا وَ حَ دّ لَکُم حُ دُوداً فَلَا تَعتَدُوهَا وَ نَهَاکُم عَن أَشیَاءَ فَلَا تَنتَهِکُوهَا وَ

سَکَتَ لَکُم عَن أَشیَاءَ وَ لَم یَدَعهَا نِسیَاناً فَلَا تَتَکَلّفُوهَا

و درود خدا بر او، فرمود: همانا خدا واجباتی را بر شما لازم شمرده، آنها را تباه نکنید، و حدودی برای شما معیّن فرموده، امّا از

آنها تجاوز نکنید، و از چیزهایی نهی فرمود، حرمت آنها را نگاه دارید، و نسبت به چیزهایی سکوت فرمود نه از روی

فراموشی، پس خود را در باره آنها به رنج و زحمت دچار نسازید .


Imam Ali ibn Abu Talib said : “ Allah has placed on you some obligations which you should not ignore, has laid down for you limits which you should not transgress, has prohibited you from certain things which you should not violate and has kept quiet about certain things, but He has not left them out by mistake so that you should not find them.

نهج البلاغه حکمت 101

نهج البلاغه

 حکمت 101



وَ قَالَ علیه السلام لَا یَستَقِیمُ قَضَاءُ الحَوَائِجِ إِلّا بِثَلَاثٍ بِاستِصغَارِهَا لِتَعظُمَ وَ بِاستِکتَامِهَا لِتَظهَرَ وَ بِتَعجِیلِهَا لِتَهنُؤَ

و درود خدا بر او، فرمود: بر آوردن نیازهای مردم پایدار نیست مگر به سه چیز، کوچک شمردن آن تا خود بزرگ نماید، پنهان داشتن آن تا خود آشکار شود، و شتاب در بر آوردن آن، تا گوارا باشد .


Imam Ali ibn Abu Talib said : “ The fulfillment of (others') needs becomes a lasting virtue in three ways:regarding it as small, so that it attains greatness, concealing it so that it may manifest itself, and doing it quickly so that it may please them.

نهج البلاغه حکمت 100

نهج البلاغه 

حکمت 100



وَ قَالَ علیه السلام وَ مَدَحَهُ قَومٌ فِی وَجهِهِ فَقَالَ أللّهُمّ إِنّکَ أَعلَمُ بیِ مِن نفَسیِ وَ أَنَا أَعلَمُ بنِفَسیِ مِنهُم أللّهُمّ اجعَلنَا خَیراً مِمّا یَظُنّونَ وَ اغفِر لَنَا مَا لَا یَعلَمُونَ

و درود خدا بر او، فرمود: (آنگاه که گروهی او را ستایش کردند فرمود:) بار خدایا تو مرا از خودم بهتر می شناسی، و من خود را بیشتر از آنان می شناسم ، خدایا مرا از آنچه اینان می پندارند، نیکوتر قرار ده، و آنچه را که نمی دانند بیامرز .


.Some people praised Imām Ali ibn Abū Tālib in his presence The Imām said: “O Lord! You know me better than I know myself, and I know myself

better than they know. O Lord! Make us better people than what they think and forgive what they do not know.

نهج البلاغه حکمت 98

نهج البلاغه 

حکمت 98



وَ قَالَ علیه السلام اعقِلُوا الخَبَرَ إِذَا سَمِعتُمُوهُ عَقلَ رِعَایَهٍ لَا عَقلَ رِوَایَهٍ فَإِنّ رُوَاهَ العِلمِ کَثِیرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِیلٌ

و درود خدا بر او، فرمود: چون روایتی را شنیدید، آن را بفهمید عمل کنید، نه بشنوید و نقل کنید، زیرا راویان علم فراوان، و عمل کنندگان آن اندکند .


Imam Ali ibn Abu Talib said : “ When you hear a tradition , test it according to the criterion of intel-ligence, not to that of mere hearsay, because those who relate knowledge are numerous, but those who safe-guard it are few.

نهج البلاغه حکمت 97

نهج البلاغه

 حکمت 97




وَ سَمِعَ علیه السلام رَجُلًا مِنَ الحَرُورِیّهِ یَتَهَجّدُ وَ یَقرَأُ فَقَالَ نَومٌ عَلَی یَقِینٍ خَیرٌ مِن صَلَاهٍ فِی شَکّ

خوابیدن همراه با یقین، برتر از نمازگزاردن با شک و تردید است .

Imām Ali ibn Abū Tālib heard a Khārijite performing mid-night prayers and reciting the Qur'ān, so he said: “Sleeping in a state of firm belief is better than praying in a state of doubt.

نهج البلاغه حکمت 95

نهج البلاغه

 حکمت 95



وَ قَالَ علیه السلام لَا یَقِلّ عَمَلٌ مَعَ التّقوَی وَ کَیفَ یَقِلّ مَا یُتَقَبّلُ

و درود خدا بر او، فرمود: هیچ کاری با تقوا اندک نیست، و چگونه اندک است آنچه که پذیرفته شود؟

Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Action accompanied by fear for Allāh does not fail; how can a thing fail that has been accepted?!”

نهج البلاغه حکمت 94-2

نهج البلاغه

 حکمت 94 اادامه


وَ لَا خَیرَ فِی الدّنیَا إِلّا لِرَجُلَینِ رَجُلٍ أَذنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتّوبَهِ وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِی الخَیرَاتِ

در دنیا جز برای دو کس خیر نیست. یکی گناه کاری که با تو به جبران کند، و دیگر نیکوکاری که در کارهای نیکو شتاب ورزد .


In this world, goodness is for two persons only:the man who commits sins but rectifies them by repentance, and the man who hastens towards good deeds


نهج البلاغه حکمت 94

نهج البلاغه

 حکمت 94




وَ سُئِلَ عَنِ الخَیرِ مَا هُوَ فَقَالَ لَیسَ الخَیرُ أَن یَکثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ وَ لَکِنّ الخَیرَ أَن یَکثُرَ عِلمُکَ وَ أَن یَعظُمَ حِلمُکَ وَ أَن تبُاَهیِ النّاسَ بِعِبَادَهِ رَبّکَ فَإِن أَحسَ نتَ حَمِدتَ اللّهَ وَ إِن أَسَأتَ استَغفَرتَ اللّهَ وَ لَا خَیرَ فِی الدّنیَا إِلّا لِرَجُلَینِ رَجُلٍ أَذنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتّوبَهِ وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِی الخَیرَاتِ.

[و او را از خیر پرسیدند فرمود:] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردباری ات بزرگ مقدار، و بر مردمان سرافرازی کنی به پرستش پروردگار. پس اگر کاری نیک کردی خدا را سپاس گویی و اگر گناه ورزیدی از او آمرزش جویی ، و در دنیا خیری نبود جز دو کس را: یکی آن که گناهانی ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید، و دیگری آن که در کارهای نیکو شتابید.


Imam Ali ibn Abu Talib was asked what goodness is . He replied thus:" Goodness is not that your wealth and progeny should be much, but goodness is that your knowledge should be much, your forbearance should be great and that you should vie with other people in worshipping Allāh. If you do good deeds, you should thank Allāh, but if you commit evil, you should seek forgiveness of Allāh. In this world, goodness is for two  persons only:the man who commits sins but rectifies them by repentance, and the  man who hastens towards good deeds.

نهج البلاغه حکمت 92

نهج البلاغه 

حکمت 92




وَ قَالَ علیه السلام أَوضَعُ العِلمِ مَا وُقِفَ عَلَی اللّسَانِ وَ أَرفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الجَوَارِحِ وَ الَأرکَانِ

و درود خدا بر او، فرمود: بی ارزش ترین دانش، دانشی است که بر سر زبان است، و برترین علم، علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است


Imam Ali ibn Abu Talib said : 

 The most humble knowledge is that which remains on the tongue, and the most honorable one is that which manifests itself through (the action of) the limbs and the organs of the body.

نهج البلاغه حکمت 90

نهج البلاغه

 حکمت 90



.وَ قَالَ علیه السلام الفَقِیهُ کُلّ الفَقِیهِ مَن لَم یُقَنّطِ النّاسَ مِن رَحمَهِ اللّهِ وَ لَم یُؤیِسهُم مِن رَوحِ اللّهِ وَ لَم یُؤمِنهُم مِن مَکرِ اللّهِ

.و درود خدا بر او، فرمود: فقیه کامل کسی است که مردم را از آمرزش خدا مأیوس، و از مهربانی او نومید نکند، و از عذاب ناگهانی خدا ایمن نسازد .


Imām Ali ibn Abū Tālib said: 

The perfect jurist of Islam is whoever does not let people lose hope of the mercy of Allāh, does not make him despondent of Allāh's kindness and does not make them feel safe from Allāh's punishment.

نهج البلاغه حکمت 89

نهج البلاغه 

حکمت 89



وَ قَالَ علیه السلام مَن أَصلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللّهِ أَصلَحَ اللّهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النّاسِ وَ مَن أَصلَحَ أَمرَ آخِرَتِهِ أَصلَحَ اللّهُ لَهُ أَمرَ دُنیَاهُ وَ مَن کَانَ لَهُ مِن نَفسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللّهِ حَافِظٌ


و درود خدا بر او، فرمود: کسی که میان خود و خدا اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد ، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد، و کسی که از درون جان واعظی دارد، خدا را بر او حافظی است.


Imām Ali ibn Abū Tālib said: 

If a man behaves properly in matters between himself and Allāh, then Allāh will keep proper the matters between him and others. And if a

man keeps proper the affairs of his next life, Allāh will keep proper for him the affairs of this world. Whoever admonishes himself is protected by Allāh.


نهج البلاغه حکمت 88

نهج البلاغه 

حکمت 88




قَالَ کَانَ فِی الَأرضِ أَمَانَانِ مِن عَذَابِ اللّهِ وَ قَد رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ الآخَرَ فَتَمَسّکُوا بِهِ أَمّا الَأمَانُ ألّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللّهِ صلی

الله علیه و آله وَ أَمّا الَأمَانُ الباَقیِ فَالِاستِغفَارُ قَالَ اللّهُ تَعَالَیوَ ما کانَ اللّهُ لِیُعَذّبَهُم وَ أَنتَ فِیهِم وَ ما کانَ اللّهُ مُعَذّبَهُم وَ هُم یَستَغفِرُونَ


و درود خدا بر او، فرمود: (امام باقر علیه السّلام از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام نقل فرمود) دو چیز در زمین مایه امان از

عذاب خدا بود: یکی از آن دو برداشته شد، پس دیگری را دریابید و بدان چنگ زنید، امّا امانی که برداشته شد رسول خدا

صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود، و أمان باقی مانده، استغفار کردن است ، که خدای بزرگ به رسول خدا فرمود:

« خدا آنان را عذاب نمی کند در حالی که تو در میان آنانی، و عذابشان نمی کند تا آن هنگام که استغفار می کنند


Imām) “Abū Ja'far” Muhammed ibn Ali al-Bāqir has related from Imām Ali ibn Abū) Tālib that the Imām had said: “There are two sources of deliverance from the punishment of Allāh:one of them has been raised up, while the other is before you. You should, therefore, adhere to it. The source of deliverance, which has been raised up is the Messenger of Allāh Muhammed , while the source of deliverance that remains is the seeking of forgiveness. Allāh, the Glorified One, has said the following:And Allāh is not to chastise them while you are among them, nor is Allāh to (chastise them while yet they seek (His) forgiveness (Qur'ān, 8:33 

نهج البلاغه حکمت 87

نهج البلاغه 

حکمت 87



وَ قَالَ علیه السلام عَجِبتُ لِمَن یَقنَطُ وَ مَعَهُ الِاستِغفَارُ

و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از کسی که می تواند استغفار کند و ناامید است .


Imam Ali ibn Abu Talib said : “ I wonder about one who loses hope despite his ability to seek forgiveness.

نهج البلاغه حکمت 85

نهج البلاغه 

حکمت 85




وَ قَالَ علیه السلام مَن تَرَکَ قَولَ لَا أدَریِ أُصِیبَت مَقَاتِلُهُ

و درود خدا بر او، فرمود: کسی که از گفتن نمیدانم روی گردان است، به هلاکت و نابودی می رسد .

Imam Ali ibn Abi Talib said : “ Whoever abandons saying , ' I do not know' meets his destruction.

نهج البلاغه حکمت 82

نهج البلاغه

 حکمت 82



وَ قَالَ علیه السلام أُوصِیکُم بِخَمسٍ لَو ضَرَبتُم إِلَیهَا آبَاطَ الإِبِلِ لَکَانَت لِذَلِکَ أَهلًا لَا یَرجُوَنّ أَحَدٌ مِنکُم إِلّا رَبّهُ وَ لَا یَخَافَنّ إِلّا ذَنبَهُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَ دٌ مِنکُم إِذَا سُئِلَ عَمّا لَا یَعلَمُ أَن یَقُولَ لَا أَعلَمُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَدٌ إِذَا لَم یَعلَمِ الشیّ ءَ أَن یَتَعَلّمَهُ وَ عَلَیکُم بِالصّبرِ فَإِنّ الصّبرَ مِنَ الإِیمَانِ کَالرّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لَا خَیرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأسَ مَعَهُ وَ لَا فِی إِیمَانٍ لَا صَبرَ مَعَهُ


و درود خدا بر او، فرمود: شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر برای آنها شتران را پر شتاب برانید و رنج سفر را تحمّل کنید سزاوار است : کسی از شما جز به پروردگار خود امیدوار نباشد، و جز از گناه خود نترسد، و اگر از یکی سؤال کردند و نمی داند، شرم نکند و بگوید نمی دانم، و کسی در آموختن آنچه نمی داند شرم نکند ، و بر شما باد به شکیبایی، که شکیبایی، ایمان را چون سر است بر بدن و ایمان بدون شکیبایی چونان بدن بی سر، ارزشی ندارد .


Imam Ali ibn Abu Talib said : 

I impart to you five things which, if you ride your camels fast in search of them, you will find them worth the effort:None of you should rest his hope save on his Lord (Allāh); none of you should fear anything save his sin; none of you should feel ashamed of saying, “I do not know when asked about a matter which he does not know; none of you should feel ashamed of learning a thing that he does not know and you should practice endurance because endurance is for belief what the head is for the body:Just as there is no good in a body without the head, there is .no good in belief without endurance.

نهج البلاغه حکمت 80

نهج البلاغه 

حکمت 80



وَ قَالَ علیه السلام الحِکمَهُ ضَالّهُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحِکمَهَ وَ لَو مِن أَهلِ النّفَاقِ

و درود خدا بر او، فرمود: حکمت گمشده مؤمن است، حکمت را فراگیر هر چند از منافقان باشد


Imām Ali ibn Abū Tālib said: 

Wisdom is the believer's pursuit; therefore, attain wisdom even if it may be from the people of hypocris

نهج البلاغه حکمت 79

نهج البلاغه

 حکمت 79




وَ قَالَ علیه السلام خُ ذِ الحِکمَهَ أَنّی کَ انَت فَإِنّ الحِکمَهَ تَکُونُ فِی صَ درِ المُنَافِقِ فَتَلَجلَجُ فِی صَ درِهِ حَ تّی تَخرُجَ فَتَسکُنَ إِلَی صَوَاحِبِهَا فِی صَدرِ المُؤمِنِ

و درود خدا بر او، فرمود: حکمت را هر کجا که باشد، فراگیر، گاهی حکمت در سینه منافق است و بی تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه مؤمن آرام گیرد


Imam Ali ibn Abu Talib said :

  Take wisdom from wherever it may be because if a wise saying is in the bosom of a hypocrite, it flutters in his bosom till it comes out and settles with others of its own category: in the bosom of the believer.

نهج البلاغه حکمت 76

نهج البلاغه 

حکمت 76



وَ قَالَ علیه السلام إِنّ الأُمُورَ إِذَا اشتَبَهَت اعتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوّلِهَا

و فرمود (علیه السلام): چون کارها به هم شبیه گردند آخرشان را به اولشان قیاس کن.


Imam Ali ibn Abu Talib said : 

 If matters get mixed up , the last ones should be appreciated compared to the previous ones

نهج البلاغه حکمت 75

نهج البلاغه 

حکمت 75



وَ قَالَ علیه السلام کُلّ مَعدُودٍ مُنقَضٍ وَ کُلّ مُتَوَقّعٍ آتٍ

درود خدا بر او، فرمود: هر چیز که شمردنی است پایان می پذیرد، و هر چه را که انتظار می کشیدی، خواهد رسید .


Imam Ali ibn Abu Talib said : 

Every countable thing is to pass away; every expected thing must come about.